فعالیت های اجتماعی حزب الله در جنوب لبنان، قلب های مردم این خطه را به تسخیر در آورده است

احمد اوالی یکی از شیعیان فقیر جنوب لبنان که در ساختمانی نگهبان است می‌گوید سال‌هاست که حزب‌الله به او کمک می‌کند. او می‌گوید آنها حتی هزینه‌ی زایمان زنش را پرداخت کرده‌اند و وقتی بی‌کار شد برایش روغن زیتون، شکر و حبوبات آوردند. این مرد 41 ساله می‌گوید: « من عضو حزب‌الله نیستم، من حتی نام کسانی که به من کمک می‌کنند را نمی‌دانم.
رزمندگان حزب‌الله همانند سایه در کوه‌های جنوب لبنان حرکت می‌کنند، نیروهایشان در شهرها و روستاها نیز به همان ترتیب، همچون سایه‌ای می‌‌آیند و می‌روند ولی جایی بزرگ در قلب اهالی جنوب لبنان باز کرده‌اند.
آنها هزینه‌های پزشکی، بیمه‌ی خدمات درمانی، شهریه‌ی مدارس، و هزینه‌های به راه‌انداختن کسب و کارهای کوچک را به بسیاری از فقرا می‌پردازند. آنها دیده نمی‌شوند، ولی حاکم مطلق قلب‌های مردم جنوب لبنان هستند. آنها خدماتی را به مردم ارایه می‌دهند که دولت لبنان سال‌ها از ارایه‌ی آنها ناتوان بوده است.
این کمک‌ها وفاداری عمیقی در میان شیعیان برای حزب‌الله ایجاد کرده است. چرا که این شیعیان سال‌های متمادی جزو قشر محروم لبنان بوده‌اند و همه‌ی هویّت و افتخار آنها با حزب‌الله عجین شده است.
حضور آنها در جنوب لبنان آن قدر وسیع است که هر نیروی اسراییلی که بتواند به این منطقه نفوذ کند قادر به شکست این گروه نخواهد بود.
یک مکانیک اتومبیل می‌گوید: اگر مردم هم نتوانند بگویند، سنگ‌ها و درخت‌های جنوب می‌گویند که ما طرفدار حزب‌الله هستیم.
حزب‌الله هیچ جا نیست و در عین حال همه جا هست. در این شهر تعدادی از بزرگترین بیمارستان‌های جنوب که هنوز فعالیت دارند هنوز می‌توانند آگاهی اندکی در مورد نیروهای حزب‌الله به ما بدهد. یکی از پزشکان گفت که در حال حاضر 450 بیمار دارد. مقامات بیمارستان حاضر شدند تعدادی از بیماران را به ما نشان دهند ولی حاضر نشدند بقیه‌ی مجروحان را نشان دهند.
صاحب یک رستوران که در حال کشیدن قلیان بود گفت : فکر نکن که چون اینجا نشسته‌ام، یک رزمنده‌ی مقاومت نیستم. هر کس سلاحی در خانه دارد. پزشک، معلم و کشاورز. حزب‌الله مردم است و مردم حزب‌الله هستند. این گروه در عین حال که بسیار پراکنده است بسیار سازماندهی شده نیز هست. آقای اوالی که حقوق ماهیانه‌اش 170 دلار در ماه است بعد از تولد دومین دخترش با مشکل مالی بسیار بزرگی مواجه شد. او این موضوع را با همسایگان در میان گذاشت و روز بعد افرادی ناشناس با کیسه‌هایی پر از خواروبار و مایحتاج زندگی در اتاق کوچک او ظاهر شدند. همسر این مرد می‌گوید: آنها کیسه را در میان اتاق گذاشتند و به سرعت اینجا را ترک کردند.
ولی بیمه‌ی خدمات درمانی خانواده‌ی آنها را، هنگامی که او زایمان بسیار سختی داشت، نجات داد. او می‌گوید: آنها عکس مرا به روی فرم زدند و آن را پر کردند و سپس درخواست بیمه کرده و خود آن را دریافت کردند و به من دادند.
آنها کارت بیمه‌ای به من دادند که قابل استفاده در تمام بیمارستان‌های لبنان بود. برادر این مرد نیز تحت پوشش بیمه‌ی خدمات درمانی حزب‌الله قرار گرفته است.
اغلب ارتباطات با این گروه به شکل غیرمستقیم است و تشخیص رزمندگان در میان مردم تقریباً غیرممکن است.
یک مرد که کافه‌ی کوچکی دارد می‌گوید: چند ماه پیش یک قبض برق در حدود چندهزار دلار برای من آمد. او نمی‌توانست آن را بپردازد. حزب‌الله به نفع من دخالت کرد تا آن را پایین آورد. قبض برق از بیروت آمده بود.
اعضای حزب‌الله همچنین مانند پلیس مخفی منطقه رفتار می‌کنند. گاهی در منطقه گشت می‌زنند و موارد مشکوک را مورد پرسش قرار می‌دهند.
یکی از ساکنین می‌گوید: امروزه شاخه‌ی نظامی حزب‌الله از خدمات اجتماعی آن جدا شده است ولی در گذشته این دو یکی بودند و به شیعیان جنوب بیروت آب می‌رساندند. برخی از ساکنان می‌گویند که اعضای حزب‌الله پیش از آن که عضو دائم آن شوند سال‌ها مورد آموزش قرار می‌گیرند. شاخه‌ی نظامی این جنبش چنان محرمانه است که گاهی اعضای خانواده هم از آن اطلاع ندارند.
یکی از ساکنان می‌گوید: یکی از دوستان من عضو حزب‌الله بود و تا وقتی خبر شهادتش را به ما ندادند من نمی‌دانستم که او رزمنده‌ی مقاومت است. او هر گاه می‌خواست به مأموریت برود می‌گفت : می‌روم بیروت.
حتی در زمان جنگ نیز نیروهای حزب‌الله سایه‌وار و غیرقابل شناسایی هستند. آنها گاه برای حمل زخمی‌ها و شهدا به بیمارستان می‌‌آیند ولی به محض آن که گزارشگری از راه می‌رسد به سویی دیگر می‌روند و دوباره ناپدید می‌شوند.

منبع: نیویورک تایمز